حق به معنای امتیاز و سلطه است و حق ارتفاق و حق انتفاع نمونه های از حقوقی هستند که برای شخص یا صاحب ملک امتیاز و سلطه ایجاد می کنند. با لحاظ آنکه قانونگذار مدنی در ماده 30 به انواع علاقه های موجود بین اشخاص و اموال پرداخته و حق انتفاع و ارتفاق را متمایز از مالکیت نیز مجزا از یکدیگر دانسته است، جهت روشن شدن ابعاد این تمایز باید به بررسی و برشمردن وجوه تباین و تشابه این دو حق پرداخت، در مقاله پیش رو به تعریف هریک از این دو حق و وجوه تمایز آنها از یکدیگر می پردازیم.
حق ارتفاق چیست؟
حق ارتفاق در لغت به معنای رفاقت کردن و تکیه کردن آمده است اما در اصطلاح حقی است برای کمال استفاده شخص در ملک دیگری، متاسفانه قانون مدنی به بیان تعریفی دقیق از حق ارتفاق نپرداخته و تنها در ماده 93 چنین مقرر کرده است : "ارتفاق حقی است برای شخص در ملک دیگری".
تعریف مذکور به دلایلی از اعتبار و دقت مکفی برخوردار نمی باشد چراکه؛
اولاً: حق ارتفاق قائم به ملک می باشد و نه شخص، لذا با انتقال ملک به شخص دیگر حق ارتفاق بر ملک فروخته شده باقیست فلذا حقوقدانان در تعریف صحیح تر گفته اند؛ حق ارتفاق حقی است برای ملکی در ملک شخص دیگر.
دوماً: تعریف قانون مدنی سایر حقوقی که اشخاص نسبت به ملک دیگری دارند را نیز شامل می شود مانند حقی که مرتهن نسبت به مال غیر منقول مورد وثیقه دارد یا حق انتفاع شخص نسبت به ملک دیگری.
ارتفاق ازجمله حقوقی است که قانونگذار در قانون مدنی برای صاحبان املاک قرار داده است، در واقع این حق قائم به ملک بوده و صاحب ملک به سبب مالکیت خود در ملک دیگری دارای حقوقی از قبیل حق مجری، حق نصب ناودان، حق عبور، قراردادن پنجره و حقوقی از این قبیل می شود. حق ارتفاقی که برای شخص در ملک دیگری ایجاد می شود ریشه در قرارداد، قانون یا اذن دارد به این معنا که طرفین دو ملک مجاور با یکدیگر قردادی مبنی بر حق ارتفاق منعقد کرده اند یا چنین حقی بر مبنای قانون بوده و وضع طبیعی املاک سبب ایجاد چنین حقی شده است.
ماده 95 قانون مدنی: هر گاه زمین یا خانه کسی مجرای فاضلاب یا آب باران زمین یا خانه دیگری بوده است (به لحاظ وضعیت طبیعی) صاحب آن خانه یا زمین نمیتواند جلوگیری از آن کند مگر در صورتی که عدم استحقاق او معلوم شود.
یا اینکه علت ایجاد حق ارتفاق برای مالک، اذنی باشد که زمان آن مشخص نبوده باشد، براساس ماده 97 قانون مدنی : هر گاه کسی از قدیم در خانه یا ملک دیگری مجرای آب به ملک خود یا حق مرور داشته، صاحب خانه یا ملک نمیتواند مانع آب بردن یا عبور او از ملک خود شود و همچنین است سایر حقوق از قبیل حق داشتن در و شبکه و ناودان و حق شرب و غیره.
برخلاف باور عامه حق ارتفاق مختص املاک مجاور و متصل نبوده و برقراری آن به حکم قانون یا تراضی اشخاص در املاک غیر متصل نیز ممکن و منطبق با قانون است:
- مثال 1 : حق عبور از زمین های کشاورزی برای مزارع موجود در منطقه علیرغم عدم مجاورت و اتصال که در این نوع از اراضی عرف مسلم و معمول است.
- مثال 2 : وجود روستاهای ارتفاقی در ایران که عبور از حریم منازل پائین دست جهت مراجعت به منزل کاملا متعارف است، در کشور ایران 12 روستا و شهرستان از جمله "ماسوله و ابیانه و ....." از این قاعده پیروی می نمایند.
نکته : اصولاً حق ارتفاق دائمی بوده و قابل رجوع نیست مگر اینکه چنین حقی ناشی از اذن صرف بوده یا قرارداد طرفینی از ابتدا بر آن اتفاق داشته یا اینکه صاحب حق بعد از مدتی حق ارتفاق خود را اسقاط کند.
نکته : حق ارتفاق برخلاف حق انتفاع حقی غیرقابل تقسیم است اگر ملک دارای حق ارتفاق مشاع بوده و تقسیم گردد چنین تقسیمی سبب محرومیت مالکان مشاع جهت استفاده از این حق نشده و همگی در استفاده از چنین حقی برابر و یکسان می باشند و هریک مستقلاً می توانند از حق خود استفاده نمایند که این مطلب عیناً در ماده 103 قانون مدنی مورد اشاره قرار گرفته است.
تفاوت های حق ارتفاق با حق انتفاع
براساس ماده 40 قانون مدنی، حق انتفاع، عبارت از حقی است که به موجب آن، شخص می تواند از مالی که عین آن، ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد، استفاده کند.حق انتفاع حقی است قائم به شخص به این معنا که شخصی که دارای حق انتفاع می باشد می تواند از منافع مال دیگری استفاده نماید و این حق متمایز از حق ارتفاقی بوده که قائم به ملک و جهت کمال استفاده می باشد البته این دو حق وجوه تمایزی دیگری نیز دارند که از قرار ذیل می باشد:
1- حق ارتقاق اصولاً حقی است دائمی در حالی که حق انتفاع اینگونه نبوده و به صورت عمری، رقبی، سکنی یا حبس مطلق می باشد.
نکته: در صورتی که حق انتفاع یه صورت عمری، رقبی یا سکنی نباشد، چنین حق انتفاعی حبس مطلق بوده به این معنا که مالک می تواند هر زمان که بخواهد رجوع کند و در صورت عدم رجوع وی ، حق منتفع تا زمان فوت مالک می باشد و پس از فوت او چنین حقی از بین خواهد رفت.
2- حق ارتفاق حقی است قائم به ملک بنابراین مختص اموال غیر منقول است در حالی که حق انتفاع در خصوص اموال منتقول و غیر منقول می تواند ایجاد شود و مختص به قسم خاصی از اموال نیست.
3- حق ارتفاق مختص ملک است و به واسطه ملک ، مالک از چنین حقی برخوردار می شود در حالی که حق انتفاع قائم به شخص می باشد.
نکته: حق انتفاع در خصوص اموالی صدق می کند که در اثر استفاده عین باقی بماند در چنین حقی قبض شرط صحت بوده و نیاز به موجود بودن منتفع در زمان ایجاد حق می باشد .
نکته: حق انتفاع از عقد اجاره که مالکیت منافع عین مستاجره است متفاوت می باشد به این معنا که ذیحق انتفاع نمی تواند این حق را به دیگری واگذار کرده و یا پس از پایان مدت انتفاع خود خواستار منافعی باشد که منشاء آن در زمان حق خود ایجاد شده است به عنوان مثال می تواند از میوه ها منتفع شود اما نمی تواند پس از پایان مدت انتفاع خود تقاضای برداشت میوه های به ثمر رسیده را بنماید.
سخن پایانی
در حال حاضر و با توجه به گسترش آپارتمان نشینی، بحث از حق ارتفاق به دلیل خروج موضوعی آپارتمان به لحاظ فقدان تصرف عرصه واحدها از سوی مالکین چندان تا حدودی رنگ باخته اما به طور کلی باید گفت؛ گرچه حق ارتفاق و حق انتقاع، هر دو حق و امتیاز می باشند اما این دو حق از یکدیگر متمایز می باشند.در واقع حق ارتفاق حقی است غالباً دائمی که قائم به ملک غیرمنقول بوده و غیرقابل تقسیم و انتقال به صورت جدای از ملک می باشد، درحالی که حق انتفاع حقی است غالباً موقت که در خصوص اموال منقول و غیر منقول قابلیت ایجاد دارد.